ناگفته پیداست که یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین موضوعات درباره جلسات روانکاوی موضوع «پول» است. پول با ما چه میکند؟ ما در مقام درمانگر یا مراجع چه نسبتی با هزینه ای که میگیریم یا میدهیم پیدا میکنیم؟ احتمالا بارها شنیده ایم که برخی مراجعان هزینه بالای جلسات درمانی خود را عنصری مهم در راستای تضمین کیفیت بالای جلسات خود یا عاملی حیاتی در راستای تحکیم توان و تخصص درمانگر خود تعبیر میکنند. همچنین احتمالا با این تجربه هم آشنا هستیم که برخی مراجعان چگونه در مواجهه با افزایش هزینه جلسات از طرف درمانگر واکنش هایی دفاعی اتخاذ میکنند. واقعیت امر این است که گویی ما به عنوان درمانگران تحلیلی نسبتِ مراجعان با پولی که پرداخت میکنند را بهتر تشخیص میدهیم. از طرف دیگر به نظر میرسد به همان میزان درباره نسبت خود با همان پولی که دریافت میکنیم ناآگاه هستیم. به طور مثال ما با اتکا بر تجارب بالینی یا مطالعاتی که داشتهایم به راحتی میفهمیم که مراجعان با سایکوپاتالوژی های متفاوت چه نسبتی با پول برقرار میکنند. همچنین بر این امر نیز واقف هستیم که پول یکی مهم ترین عناصری است که در راستای حفظ چارچوب های جلسات روانکاوی عمل میکند. با این حال احتمالا کمتر به این پرسش اندیشیده ایم که پول با ما به عنوان درمانگر چه میکند؟ اساسا پول چه داینامیک های ناخودآگاهی را در ما فعال میکند؟ چرا گاها نمیتوانیم با صراحت کافی هزینه جلسات خود را افزایش دهیم؟ چه بر ما میگذرد که در نسبت با معنایِ هزینه ای که دریافت میکنیم این چنین دچار ابهام و غربت میشویم؟
برای پاسخ به این پرسش ها برآن هستم تا یک بازخوانی اجمالی و کلی از فرازهایی از مقاله «پول را نشانم بده؛ مسئله میل درمانگر، سوژگی و نسبت او با پول[۱]» داشته باشم. کاچینا میرز [۲] نویسنده این مقاله از روانکاوان متعلق به رویکرد روانکاوی ارتباطی است که در سال ۲۰۰۸ این مقاله را منتشر کرده است.
کاچینا میرز بحث خود را اینگونه آغاز میکند که دستمزدی که درمانگر دریافت میکند نشان دهنده میل اوست. و اساسا این آغاز فرایندی است که سوژگی درمانگر طی آن را عریان میشود. نویسنده ادامه میدهد که گویی وقتی درمانگران در جایگاه خواستن چیزی از مراجعان برمیآیند جایگاه آن ها مختل میشود. چرا که این موقعیت برای آن ها مترادف است با آشکار شدن میل و وابستگی آن ها به مراجعان. و گویی این همان چیزی است که باید از نگاه مراجعان پنهان بماند. به یک معنا درمانگران همواره با دادن چیزی راحت تر هستند تا گرفتن چیزی. آن ها همواره در جایگاه درمانگر باید مراجع را دربربگیرند، گوش بسپارند و … . به زبان دیگر گویی مسئله پول حاکی از پیش کشیده شدنِ میل درمانگر است و این امری است ممنوعه برای آن ها. این تعبیر زمانی معنی دار تر به نظر میرسد که نویسنده شرح میدهد که غالب درمانگرها از کودکی درمانگر بوده اند. آن ها از کودکی نیازهای والدین خود را برآورده کرده اند و نیازهای خود را مکررا در اولویت های بعدی قرار داده اند. به زبان ساده تر انگار آن ها به دنیا آمده اند تا با چشم پوشی از میل خود به نیاز یک دیگری توجه کنند و طبیعتا این دیگری در اتاق درمان کسی نیست جز مراجع. نویسنده بحث را اینگونه ادامه میدهد که غالب درمانگر ها نوعی همانندسازی با مراجعان خود نیز دارند. آن ها خود فرایند درمان شدن را سپری کرده و همان هزینه ها را پرداخته اند. از همینروی این همانندسازی مانع از این میشود تا درمانگران به راحتی از مراجعان خود هزینه جلسات را دریافت کنند. موضوع مهم دیگری که مقاله به آن اشاره میکند طبقه اجتماعی درمانگران است. به نظر میرسد درمانگرانی که از طبقات اجتماعی پایین تر برخاسته اند و در طی سال ها کار طبقه شان تغییر کرده است افزایش تعرفه های درمانی و دریافت پول از مراجعان را نوعی خیانت به طبقه اقتصادی خود تلقی میکنند. به همین دلیل اکنون قادر نیستند تا با فراغ خاطر دستمزد خود را از مراجعان طلب کنند. در ادامه مقاله نویسنده اشاراتی مهم به درمانگران تازه کار هم دارد. او مینویسد این درمانگران گویی با دریافت هزینه کم تر راحت تر هستند. چرا که هزینه کم تر برای آن ها نمودی از مسئولیت کم تر در قبال مراجعان نیز است. به یک تعبیر میتوان گفت این درمانگران با کسب پول کم تر از مسئولیت کار خود میگریزند. در ادامه مقاله نویسنده به کارآموزان نیز اشاره میکند و این چنین شرح میدهد که این افراد هراسی مبنی بر این دارند که مبادا درخواست پول تصویر ایده آل ها را مخدوش سازد، شمایل دوست داشتنی آن ها را از بین ببرد و خشم مراجعان را تحریک کند. نکته مهم دیگری که این مقاله به آن پرداخته به خاتمه درمان مربوط است. نویسنده این چنین توضیح میدهد که برخی درمانگرها در جلسات منتهی به خاتمه درمان های بلندمدت در افزایش تعرفه ها ناتوان هستند. چرا که گویی میهراسند این مسئله خاتمه درمان تسهیل کند.
این مقاله ۲۲ صفحه ای دارای جزئیاتی مهم و راهگشا در فهم داینامیک های ناخودآگاه درمانگران در مواجهه با موضوع پول است که از جمله آن ها میتوان به دو مثال بالینی اشاره کرد که نویسنده آن ها را تشریح کرده است. با این حال نویسنده در پایان بندی مقاله خود به این موضوع مهم اشاره میکند که اساسا درمانگر تا زمانی که نتواند نیازهای خود را به رسمیت بشناسد و با میل اش به مصالحه برسد قادر نخواهد تا بستری برای مراجع فراهم کند تا او نیز در فرایند درمانی میل خود را بازشناسی کند.
نویسنده: آراز مطلب زاده
[۱] Show Me the Money
(The “Problem” of) the Therapist’s Desire, Subjectivity, and Relationship to the Fee
[۲] Kachina myers