آیا میل سویههای خودانگیخته و تماما سوبژکتیو دارد؟ ادراک تکاملی روانکاوی امروزه ما را به این نگرش رسانده که میلورزی ما منوط به دیگری است: “میل من میل دیگری است” مطمئنا این جملهی جاودانهی لاکان را شنیدهاید.
رنه ژیرار اندیشمند فرانسوی با مطرح کردن ایدهی “میل تقلیدی” (mimetic desire) سویههای تبیینی جالبی از میلورزی را بیان کرده که با اشاره به رمان قمارباز داستایفسکی به تبیین آن میپردازم.
این رمان شرح زندگی الکسی ایوانوویچ معلم سرخانهای است که دچار عشقی مازوخیستیک به دختری به نام پولینا، دخترخواندهی ژنرالی است که در خانههای آنها معلمی میکند، اما خود پولینا درگیر عشقِ مردِ شیادی به نام دوگریو است که با ظرافتهای فرانسویمسلک خود میل او را برانگیخته است ولی فقط به دنبال پول پونیا است.
الکسی میل آتشین خود به پونیا را ابراز میکند اما پونیا التفاتی نشان نمیدهد. ولی در ادامهی رمان پونیا به درخواست دوگریو مجبور میشود پول هنگفتی را تهیه کند و به الکسی متوسل میشود و الکسی برای خاطر پونیا به قمار رو میآورد و در نهایت پول را کسب میکند. اما این مثلت عشقی دچار سرنوشتی غیرقابل پیشبینی میشود: دوگریو پولینا را ترک میکند، پولینا الکسی را و پولی که او جور کرده را پس میزند و اتفاق جالب در همین لحظه میافتد. الکسی زمانی که متوجه میشود دیگر پای رقیب عشقی وسط نیست و معشوقهای برای پولینا وجود ندارد، میلش به پولینا فروکش میکند.
پاسخ رنه ژیرار به این فروکشی میل این است که میل انسانی بسیار سویههای تقلیدی پررنگی دارد. گاهی وجود رقیب عشقی قدرتمند، ماهر و دلفریب، حس کشش و میلورزی را تشدید میکند، انگیزهی میلورزی را جنون میبخشد، گویی به واسطهی تقلید از آن رقیب قدرتمند به تمامی سویههای فقدان و کمبودهای اعتمادی خود پاسخی غیر مستقیم میدهیم و زمانی که دیگر الگویی برای میلورزی وجود نداشته باشد، تا از آن تقلید کنیم، میل فروکش میکند.
نویسنده: محمد چگنی