به قول لکان بزرگترین آسیب روانی زندگی، خودِ زندگی است؛ و به قول اتو رانک: ضربه تولد. ضربه تولد (birth trauma) از مفاهیم مهم و شناختهشده در نظریه اتو رانک است. اتو رانک، روانکاو اتریشی، بر این اعتقاد بود که فرایند تولد به خودی خود واقعه آسیب زایی برای نوزاد تلقی می شود.
او در کتاب «Trauma of The Birth»، تولد را یک ضربه شدید معرفیکرد که بر جنین وارد شدهاست.
رانک معتقد بود روان رنجوری در دوران زندگی فرد، حاصل تجربه تولد و ترومای حاصل از آن است. از نظر او، جدا شدن از مادر درفرایند تولد، برانگیزاننده احساس اضطراب است. این احساس اضطراب معمولا بعدها در طی زندگی و در نتیجه جدایی یا حتی تهدید به جدایی از چیزی یا کسی دوباره فعال می شود.
جدایی نوزاد از رحم مادر می تواند تهدید کننده باشد. کندن از فضای امن زهدان مادر و پرتاب به جهانی که بالقوه آسیب زاست می تواند برای نوزاد حکم مرگ را داشته باشد.
اتو رنک، این مفهوم را اینگونه مطرح میکند که متولد شدن، یک تجربه آسیبزای شدید است. به دلیل اینکه نوزاد تازه متولد شده، مجبور است که محیط گرم و نسبتأ ثابت رحم را که در آن، همهی نیازهایش به صورت اتوماتیک، رفع میشده را رها کند.
اتو رنک در ابتدا اهمیت ضربه تولد را به حدی میدانست که آن را مهمترین رویداد زندگی فرد تلقی میکرد.
به عنوان مثال طبق نظریه اتو رنک، شوک ناشی از تولد، مخزنی (reservior) از اضطراب تولید میکند که اتو رنک این اضطراب تولد را عامل تمام اختلالات روانی نوروتیک (neuroses)، دانست.
کودک از این لحظه (لحظه تولد) بهبعد همواره در معرض درد و رنجهای متعدد قرارمیگیرد. جداشدن از بهشت (رحم مادر)، از شیر گرفتن او، سرزنش و انتقاد از او، عدمتوجه به خواستههای او، ازدسترفتن حامیان او و دهها مورد رنجآور دیگر.
از این رو بر این باور بود که انسان ها اغلب، تمایلی ناخودآگاه برای بازگشت به زهدان مادر دارند.
پ.ن: «و بعد آدم در مغزش، خطاب به مادرش میگوید: چرا مرا همانطور که بیرون دادی بالا نمیکشی چرا؟»
رضا براهنی
نویسنده: الهه صدوقی